انتظار
چقدر احمقانه است از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن !
مثل من که از تو انتظار عشق داشتم …
برچسبها:
چقدر احمقانه است از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن !
مثل من که از تو انتظار عشق داشتم …
وقتی به پایان (من و تو)اندیشیدی
باورت نبود که پایان من و تو فقط پایان (ما)نیست
آغاز دنیایی است بی (ما)
و دنیا بدون (ما )
پر است از هزاران (من و تو)ی تنها!
بودنت را دوست دارم !
وقتی پنجه در کمرم حلقه می کنی
به آغوشت مرا سفت میفشاری
و وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم
جز تو . . . !
این روزها
بیشتر از هر زمانی
دوست دارم خودم باشم !!
دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم
و نه هراس از دست دادن را .....
هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد
دلم هوای خودم را کرده است ...
همین...
خداوندا....
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد !!...
تقصیری ندارد...
قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه
ذکر خیرت جاریست !!....
امشب تکلیف شبم چیز دیگری بود
چیزی به جز شیمی, فیزیک, ریاضی......
سرمشقم چیز دیگری بود
نه بابا آب می داد
نه کبری تصمیم جدیدی برای زندگی اش می گرفت.
تکلیف شبم فقط یک چیز بود
امشب برصفحه قلبم هزار بار نوشتم
دوستت دارم
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم
باز باید مواظب اشک هایم باشم
باز همان تظاهر همیشگی ” خوبم … ”
قدیما خواب پرنده ها
پریشون نمیشد
حتی حتی تو قفس
زندگی زندون نمیشد
کسی تو پستوی غم
تنهایی پرپر نمیزد
پنجه طاقتشو
به سیم آخر نمیزد
قدیما خونه تو خونه ما بود یادمه
گریه ها و خنده هامون هم صدا بود یادمه
گاه می اندیشم...
چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم
همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران
وخدایی که زلال تر از باران است
چه مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم
چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم
غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند
هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم
هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم
دوستش دارم بزرگیش را
سکوتش را
عظمتش را
اُبهتش را
تنهاییش را
حکمتش را
صبرش را
و بودنش عادتیست مثل نفس کشیدن !
خدا را میگویم …
این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم
هست کسی که مثل من دلش
نه برای کسی،
نه برای عشقی،
نه برای جایی…
نه برای چیزی!
بلکه دلش برای خودش تنگ شده…
برای خود خودش!؟
لبخندی که در چهره ام می بینی معنایش
این نیست که زندگی ام بی نقص است،
بلکه قدردان داشته هایم هستم
و از خدا بخاطر نعمتهایش
سپاسگذارم
من عاشقانه هایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تـو . . .
از لج خـودم . . .
که حاضر نبودیم یک بار
این ها را واقعی به هم بگوییم. . . !
در خاطرش جایی دارم...
دلم تنگ همان کسی است که دیگر حتی
جواب سلامم را هم نمی دهد
دلم تنگ همان کسی است که وَقتی
از کنارش میگذرم دیگر به من نگاهی نمیکند
دلم تنگ است...تنگ
نمیدانم دیگر چطور باید میبودم که نبودم
بازگشته ام
با کوله باری از شعر های ناگفته....
تنها اینجا
مکان امن عاشقانه های من است ....
یاد گرفتم انسان مدرنی باشم
و هربار ک دلم میگیرد
بجای بغض و اشک تنها ب این جمله
اکتفا کنم ک هوای بد این روز ها ادم را افسرده میکند
یادت باشد
دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش...
حواست باشد ؛
دل شکسته ، گوشههایش تیز است.
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود...
صبور باش و ساکت.....
زندگی یعنی:
بخند هرچند که غمگینی،
ببخش هرچند که مسکینی،
فراموش کن هر چند که دلگیری.
اینگونه بودن زیباست هر چند که آسان نیست!
ﻋﺸــــﻖ ” ﯾﻌﻨﯽ..
حـــــتی اگه …
ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ !!
بدونی نمیشه !!
…
ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ!
ﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ…
ﻧﻪ ﻓﮑﺮﺷﻮ…
با کسی باش که
وقتایی که دلت گرفته
حوصله نداری
ناراحتی
حس میکنی یه دنیا غم داری
بلد باشه شادت کنه
راه قلبتو بلد باشه
تنهات نزاه
خاطــــــره
یعنی :
یک سکوت غیرمنتظره
میان خنده های بلند